سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ما نوجوونیم

صفحه خانگی پارسی یار درباره

یه داستان

ریا کاری

روزی دید که آقایی دارد مسجد می سازد. بهلول بالای سردر مسجد نوشت: «مسجد بهلول»؛ صاحب مسجد به بهلول گفت: چرا این کار را کردی؟

بهلول گفت: تو مسجد را برای خدا ساختی، حالا به اسم تو باشد یا اسم دیگری، چه فرقی می کند؟

گفت: من زحمت کشیدم، من این مسجد را ساختم، حالا به نام دیگری تمام شود؟

رفت نام بهلول را پاک کرد و نام خودش را نوشت. بهلول گفت: معلوم شد که برای خدا مسجد نساختی!.

http://mahdizare.persiangig.com/dast1.gif